ضرورت پرداختن به «دین درمانی مشکلات خانواده»
- پرسش هایی نظیر اینکه:
- آیا دین براي اداره همه امور انسان است یا برخی امور به عقل و علم بشري واگذار شده است؟
- آیا همه امور می تواند دینی باشد یا برخی امور هرگز دینی نیست؟
- آیا دین، تنها اصول ارزشی را بیان می کند یا به اصول علمی و تجربی نیز می پردازد؟
- آیا دین، همان طور که براي زندگی معنوي و اخروي انسان برنامه دارد، براي مدیریت و سامان دادن به امور دنیوي و اجتماعی نیز برنامه دارد؟
آیا اگر جامعه، رشد علمی و عقلی یابد و با پیشرفت این دو (علم و عقل) به بسیاري ازنیازهاي خود پاسخ دهد، نیاز به دین منتفی خواهد شد و مراجعه به علم و عقل بشري کافی خواهد بود؟ و یا خیر؟!!! دریچه هاي دیگري براي رشد و تکامل علم و عقل گشوده خواهد شد و رشد و تکامل علم همچنان ادامه خواهد داشت و ارتباط «علم و دین» توسعه پیدا خواهد کرد؟ و ده ها سئوال دیگر از مباحثی هستند که پیرامون انتظار از دین مطرح است و دانشمندان علوم مختلف اعم از علوم انسانی و تجربی از جمله مشاوره و روانشناسی به دنبال تعیین جایگاه و ارتباط علوم با رهنمودهاي دینی هستند.[1]
- «دین» ، روش خاصی در زندگی دنیاست که هم صلاح زندگی دنیا را تأمین می کند، و هم کمال اُخروی و زندگی دائمی و حقیقی در جوار خدای تعالی را حاصل می کند (روش زندگی در دنیا برای عبور بسوی آخرت و اتصال به خدا).[2]
- «دین» احساسات و دریافتهای انسان است در هنگامی که دور از همه بستگی هاست به طوری که انسان از این دریافت ها احساس می کند بین او و آن چیزی که امر خدایی نامیده می شود رابطه ای برقرار است. مذهب واکنش آدمی در زندگی در مقابل مجموعه کائنات است. (ویلیام جیمز)[3] لفظ «دين» در معانى گوناگون به كار رفته است.[4]
- الف: مجموعه ى قوانين آسمانى. إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ*: همانا دين (مورد پذيرش) نزد خداوند، اسلام (وتسليم بودن در برابر فرمان خداوند) است و اهل كتاب اختلافى نكردند، مگر بعد از آنكه علم (به حقّانيت اسلام) برايشان حاصل شد، (اين اختلاف) از روى حسادت و دشمنى ميان آنان بود و هركس به آيات خداوند كفر ورزد، پس (بداند كه) همانا خداوند حسابگرى سريع است.[5]
- ب: عمل و اطاعت. «لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ»[6]
- ج: حساب و جزا. «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»[7] «الدِّينِ»: جزا. داورى. آئين[8]
- خداوند در ميان همه راهها، راه دين را براى ما برگزيده است. « وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَو ابراهيم و يعقوب، فرزندان خود را به همان آئين سفارش نمودند (وگفتند:) فرزندان من! خداوند براى شما اين دين (توحيدى) را برگزيده است. پس (تا پايان عمر بر آن باشيد و) جز در حال تسليم (و فرمانبردارى) نميريد[9]
[1] حدیثی در تحف العقول– النص ص54 آمده است که هرکس دین ندارد عقل ندارد.
[2] علامه طباطبایی (دین شناس، عارف، فیلسوف و فقیه)؛ تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج2، ص130، ذیل آیه 213 سوره بقره)
[3] واسطی، عبدالحمید، نگرش سیستمی به دین، انتشارات موسسه راهبردی علوم ومعارف اسلام مشهد، 1388
[4] تفسير نور ج1 ص 29 و 207
[5] (آل عمران19)
[6] . زمر، 3.
[7] حمد، 4.
[8] خرمدل، مصطفى، تفسير نور (خرم دل)، 1جلد، احسان – ايران – تهران، چاپ: 4، 1384 ه.ش.
[9] بقره، 132.
ثبت دیدگاه