انحراف انسان گام به گام است.
اوّل: نسيان «نَسِيَ»
دوّم: شرك «جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً»
سوّم: منحرف كردن ديگران «لِيُضِلَّ»[1]
“ لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَؤُسٌ قَنُوطٌ” كلمه” يسئم” از مصدر” سامه” است كه به معناى ملال و آزردگى است، و كلمه” يؤس” و” قنوط” هر دو به معناى قطع شدن اميد است، و كلمه” دعا” به معناى طلب است.
از اين آيه شريفه شروع به پايان دادن سوره شده و علت جحود و لجبازى كفار در مقابل حق صريح را بيان مىكند، و مىفرمايد: انسان به خودش مغرور است، وقتى شرى به او مىرسد كه از دفعش عاجز مىماند، از هر خيرى مايوس گشته، متوسل به دعاء و درخواست و توجه به پروردگارش مىشود. و اگر خيرى به او برسد به آن خير مشغول و سرگرم مىشود، و دچار خودبينى و خودپسندى شده، و همان خير، هر حق و حقيقتى را از ياد او مىبرد.
و معناى آيه اين است كه: انسان از طلب خير خسته نمىشود، هر چه را كه براى زندگيش نافع ببيند در طلبش برمىخيزد، و اگر شرى به او برسد بيش از اندازه دچار نوميدى و ياس مىگردد، چون مىبيند اسبابى را كه به آنها تكيه داشت همه از كار افتاده. و اين نوميدىاش به بيانى كه خواهد آمد منافات ندارد با اينكه در همين حال به خدا اميد ببندد.
[نكوهش انسان از جهت اينكه در حال تنعم از خدا غافل و روى گردان است و در سختى و تنگى به دعا مىپردازد][2]
انسان از طلب خير، سير و خسته نمىشود و به خاطر حرص و آز و افزونخواهى كه جزو سرشت اوست، همهى چيزهاى خوب را براى خود مىخواهد. «لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْرِ»
4- انسان منحرف، كمظرفيّت است و در اولين برخورد با سختىها خود را در بن بست مىپندارد. «فَيَؤُسٌ قَنُوطٌ»
وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هذا لِي وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِما عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ «50»
و اگر بعد از سختی هاىی كه به انسان رسيده از طرف خود رحمتى به او بچشانيم حتماً مىگويد: «اين رحمت، حقّ من است» (و چنان مغرور مىشود كه مىگويد:) گمان نمىكنم قيامتى بر پا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم حتماً براى من نزد او بهترين (منزلت) خواهد بود.» پس ما كسانى را كه كفر ورزيدند، حتماً به آن چه انجام دادهاند آگاه خواهيم كرد، و قطعاً از عذاب سخت به آنان خواهيم چشاند.[3]
[1] قرائتى، محسن، تفسير نور ج8 ص 149، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن – ايران – تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش.
[2] طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، ج17 ص 610، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى – ايران – قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش.
[3] قرائتى، محسن، تفسير نور، ج8، ص: 360، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن – ايران – تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش.
ثبت دیدگاه