ضرورت هاي مطرح نمودن «دین درمانی» در مراکز علمی
برخی ضرورت هاي مطرح نمودن «دین درمانی» در مراکز علمی عبارتند از:
- ضرورت شناخت ناشناخته هاي مطرح شده در دین
- محوریت و حاکمیت “ارزش” بر “دانش و بینش”
- ضرورت هماهنگی علوم انسانی با اعتقادات
- تأثیر پیش فرض هاي دین در جهت گیري هاي کاربردي علوم انسانی
و ده ها مسایل دیگري است که نیازمند بحث و تبیین بیشتر براي گشودن افق هاي جدید در تولید علوم انسانی می باشد.
واضح است که روش هاي متداول علوم روانشناختی امروزه بر پایه دانش تجربی صِرف بنا شده و علوم مبتنی بر رهنمودهاي دینی، برپایه وحی و کلام معصومین(علیهم السلام) است که بنا بر اعتقاد شیعه همان کلام شارع مقدس و تبعیت از آن واجب است.
***همان گونه که خداوند متعال در قرآن کریم سوره نساء آیه 59 می فرماید: ” اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.”
*** “أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ*: پس آيا آنها جز دين خدا (دينى) مىجويند؟ در حالى كه هر كه در آسمانها و زمين است، خواه ناخواه فقط تسليم اوست و به سوى او بازگردانده مىشوند”.(آل عمران83)
نكته ها: موجودات آسمانها و زمين، همگى تسليم خدايند. حتّى اگر در حال عادّى اين سرسپردگى را كتمان كنند، در حال احساس خطر به ناچار دل به او مىسپارند. مؤمنان با ميل و رغبت تسليم او هستند، ولى همگان در زمان احساس خطر يا مرگ يا مغلوب شدن در جنگ و يا درماندن در استدلال، تسليم او مىشوند. همه ذرّات عالم، از كوچكترين اتم تا بزرگترين كرات، همه تابع همان قانونى هستند كه خداوند بر آنها حاكم كرده است و هر لحظه مىتواند آن را تغيير دهد.[1]
پيام ها:
1- انتخاب راه غيرخدا، با نظام هستى سازگار نيست. «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ»
2- حقيقت دين، تسليم است.«أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ …»
3- انسان، دائماً در جستجوى راه و روشى است و گرايش به مكتب در نهاد او قرار دارد. (جمله «يَبْغُونَ» دلالت بر خواست و تمايل دائمى دارد.)
4-در آسمانها موجودات با شعور هستند. «مَنْ فِي السَّماواتِ» (حرف «مَن» براى موجودات داراى عقل و شعور بكار برده مى شود)
5- اگر هستى تسليم اوست، چرا ما تسليم نباشيم؟ «لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» و اگر پايان كار ما اوست، چرا از همان اوّل رو به سوى او نكنيم؟ «إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»[2]
[1] تفسير نور ج1 ص 552
[2] قرائتى، محسن، تفسير نور، ج1، ص: 553، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن – ايران – تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش.
ثبت دیدگاه